الکلاسیکو برگزار شد و در اوج زیبایی و هیجان به پایان رسید و دهها سؤال
در ذهن ما ایجاد کرد که اگر آن فوتبال است پس این که ما داریم چیست ؟
سال هاست که می گویند حساسیت و
استرس ناشی از مسابقات مهم مثل شهرآورد یا دربی تهران یا هر مسابقه مهم
دیگری که داشته ایم موجب عدم زیبایی آن مسابقه شده و اجازه بروز استعدادها
در نزد فوتبالیست های خودمان را به آنها نداده و امکان ایجاد نشاط و شادابی
برای مردم را از بین برده است .
آیا این تحلیل درستی است ؟ به
عقیده ی نگارنده می توان ده ها دلیل و عنوان را در مقایسه دو فرهنگ جاری در
فوتبال سطح اول دنیا عنوان کرد تا شاید به نتایجی هم رسید :
1-
جامعه ی ایرانی به سوی هنجار شکنی گام برمیدارد و فرهنگ توهین و تهمت از سر
و روی اجتماع بخصوص فوتبال می بارد ، هر که دستی در این فوتبال دارد برای
بقای خویش دیگری را متهم می کند و از بدترین گویش و واژه ها و ناجوانمردانه
ترین رفتار بهره می گیرد تا حریف را مضحک و ناجور و متهم بشمارد و خود را
مبری از هر گناه و اشتباه بداند . همین است که موجب می شود تا ترس از
اشتباه و فرو رفتن در لاک وحشت از ابراز واقعیت درونی خویش موجبات چنین
فرهنگی را فراهم کرده و جوان ورزشکار ما را در اجرای محاسن و خوبی های خویش
نگه دارد و اجازهی ابراز شهامت و شجاعت ذاتی خویش را به او ندهد .
2-
همه اینها از ترس و عدم وجود فرهنگ واقعی فوتبال سرچشمه می گیرد ، ترس از
اینکه اگر دربی را ببازد چگونه به روزنامه ها و رسانه ها جواب بدهد ؟ چگونه
به طرفداران تیم پاسخ بدهد ؟ چگونه در میان همسایه ها و بچه محل هایش راه
برود؟ و حتی چگونه به خانواده خود یا حتی به مدیر باشگاه خود پاسخگو باشد ؟
3- ظرف ها کوچک شده اند ، موفقیت ها فقط در اشتباه نکردن ها دیده
می شود ، مهدی رحمتی یک گل با اشتباه فردی خویش دریافت می کند و دنیایی از
تهمت و افترا در توبیخ او به گوش می رسد و یا نگاشته می شود تا او هرگز
باور نکند که زیبایی فوتبال در همین نترسیدن ها و شجاع بودن هاست که اگر
اشتباه کردی دوباره باید بایستی و زندگی خود را بسازی . همه تصور می کنند
ظرف موفقیت آنها همین است که پای به دربی گذاشته اند ، نمیدانند که آنجا
همان جایی است که مردم و هوادارانشان انتظار بهترین ها را دارند و اینکه
برای موفقیت و پیروز شدن تلاش کنند نه اینکه برای نباختن به لاک بی توجهی و
ترس فرو بروند و فراموش کنند لباسی به تن دارند که از دیرباز به عنوان
پرچم باشگاه یا کشور یا پیراهنی برای افتخار و سربلندی به اسلاف آنها داده
اند .
4- لیونل مسی در یک رودررویی تک به تک با دروازه بان رئال توپ
را به بیرون می زند اما هرگز از اشتباه خود نمی ترسد و هیچکس او را مسخره
نمی کند ، فحش نمی دهد ، به لجن نمی کشاند و همین می شود که در خانه حریف
سه بار گل می زند و موجب پیروزی تیمش در ال کلاسیکویی به آن حساسی و هیجان
می شود .
5- در مسابقه بارسلونا با رئال مادرید شاهد بودیم که همه
حتی داور مسابقه هم اشتباه می کنند اما آن اشتباه به حکم مرگ آن شخص تبدیل
نشده و چنان به زندگی و مسابقه ورزشی خود ادامه می دهند که انگار هیچ
اتفاقی نیفتاده و در ادامه این مسیر شاهد بهترین حرکات و زیباترین صحنه ها
می شویم و از تماشای چنان مسابقه مهیجی که بین 22 بازیکن برتر فوتبال دنیا
انجام می شود بیشترین لذت را می بریم و فراموش می کنیم که ساعت 2 بامداد
است !
6- کریستیانو رونالدو ، لیونل مسی ، نیمار ، اینیستا ، کریم
بن زعما و ... از اینکه در این مسابقه پایشان بشکند و به جام جهانی نرسند
هم وحشت ندارند چون آنها با فرهنگ فوتبال که هیجان و نبرد و نترسیدن و
شجاعت و همراهی و همکاری است آشنایند و حتی میدانند که طرف مقابلشان تا
سرحد امکان مراقب رفتار خود خواهد بود و اگر جنگی یا دعوایی هم در میدان رخ
می دهد آن هم برای موفقیت بیشتر تیم است و برای به نتیجه رسیدن ( مانند
درگیری فابرگاس و پپه )
7- البته هرگز کسی به رختکن آنها نمی رود و
از آنها نمیخواهد که برای صلاح تماشاگر و جامعه به مساوی تن بدهند و حمله
نکنند و گل هم نزنند ! زیرا همه می دانند که حتی تماشاگران آنجا هم با
فرهنگ فوتبال آشنایند و میفهمند که اگر در این مسابقه به حریف باختند ،
حتما در آینده ودر نبرد جانانه دیگری می توانند از یک مسابقه زیبا لذت
ببرند و حتی تلافی کنند . دیشب همه مادریدی ها هم از این فوتبال ناب لذت
بردند به همین خاطر نه به کسی توهین کردند و نه سنگ و چوب بر سر داور و
حریف ریختند . آنها می پذیرند که در فرهنگ فوتبال اگر افتخار و پیروزی هست ،
حتما شکست و باختن هم هست اما این شکست با نا امیدی و نابودی تفاوت دارد و
هرگز موجب نمی شود که چون از باختن می ترسم هرگز تلاشی برای بردن و پیروز
شدن نکنم .
8- آن فوتبال تمام نمی شود و فقط مخصوص اسپانیا و ال
کلاسیکو هم نیست و از سال ها قبل است که چنین فوتبالی شروع شده و تا دنیای
فوتبال وجود دارد چنین هیجانی هم خواهد داشت ، فردا شب مسابقه منچستر
یونایتد با منچستر سیتی در پیش است ، برای آن مسابقه هم باید بیدار ماند ،
باید تماشاکرد و باید از زیبایی ها و هیجان ها و نترسیدن ها و میل به
پیروزی ها لذت برد . یادتان باشد وقتی اولین مسابقه دو تیم شهر منچستر در
ورزشگاه هاید رود در سال 1894 ( مصادف با سال 1273 هجری ) و دقیقا 120 سال
قبل برگزار می شد در این کشور ناصرالدین شاه در آخرین سال های حکومت خود
بر مردم بینوای ایران مشغول با حرمسرای خویش و عشقش جیران خانم بود!! و
البته هنوز مظفرالدین شاه هم به حکومت نرسیده بود . واقعا از آن فوتبال با
آن تاریخ انتظاری غیر از این هم می توان داشت ؟
9- برای آن فوتبال و
برای شجاعت و شهامت مادریدیها و بارسلوناییها باید به افتخارشان بایستیم
و اگر ما را اجنبی پرست نخوانند باید برای آنها هورا بکشیم و از اینکه ما
را در طی دوساعت با زیباترین و مهیجترین صحنهها همراهی کردهاند باید از
آنها تشکر کنیم . ممنون مادرید . ممنون بارسلون . ممنون فوتبال .