گروهی از خبرنگاران با انتشار بیانیهای از سرمربی تیم ملی ایران حمایت کرده و خواستار ادامه همکاری با وی شدند.
کارلوس
کی روش در پایان مسابقات ایران در جام جهانی به طور تلویحی اعلام کرد که
همکاری اش با فدراسیون ایران پایان یافته و مسئولان فدراسیون نیز تاکید
کردند تکلیف وی پس از بازگشت کاروان تیم ملی به کشور مشخص می شود.
در
همین راستا بیش از 300 تن از خبرنگاران با انتشار بیانیه ای ضمن تشکر از
زحمات کی روش خواستار ادامه همکاری با وی در راه قهرمانی آسیا شدند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
آمارهای
عمدتا مثبت اوپتا، هیجان فراوان مردمی که از دمای یک تابستان کم سابقه
بیشتر است و البته رونمایی از یکی از منطقیترین ایرانهای تاریخ، نتیجه
وجود توامان شور و شعور روی نیمکت تیم ملی کشورمان بود. وقتی برای اولین
بار در تاریخ حضورمان در جام جهانی، یک بازی را بدون گل خورده پشت
سرگذاشتیم، رد تدابیر سرمربی سابق تیم ملی روی آرم یوزپلنگ نمایان بود.
وقتی
حریفی باسابقه دو قهرمانی درجام جهانی، حتی با رقم زدن دومین آمار برتر
تملک توپ در جامهای جهانی 48 سال اخیر هم موفق به کسب یک برتری همه جانبه
نشد، امضای تاکتیکی کیروش پررنگ بود. تا همینجا میتوان به شعور یکی از
بزرگترین مربیان دنیا پی برد اما شور او وقتی عینیت مییابد که اندکی به
بازیهای روحی و روانی این مربی بزرگ با رقبا و هنرش در خوب حرف زدن توجه
کنیم.
قبل از جام با تمثیلی ما را آهویی دانست که برای تبدیل نشدن
به طعمه شیرها باید با نهایت توان بدود. قبل از اولین بازی، با این جمله
هوشیارانه سطح بالای توقعات مردم همیشه متوقع ما را پایین آورد:«طوری بازی
خواهیم کرد که بازیکنان فعلی، سال ها بعد برای نوه هایشان از ماجراجوییهای
خود در این جام تعریف کنند.» وقتی ملتی به خاطر بازی خوب ایران مقابل
آرژانتین به خیابانها ریختند، او جاهطلبتر از این حرفها بود که به یک
باخت خفیف راضی شود. داور را نشانه رفت تا قبل از بازی آخر، جریانهای
احساسی به نفع ما راه بیندازد. حتی اگر به سقف ایدهآلگرایی رسیده باشیم
هم بهتر از این کی روش برای تیم ملی سراغ نداریم. نوع بازی و نتیجه ما
مقابل بوسنی ثابت کرد مغز تیممان برای حمله کردن تنظیم نشده اما اگر آینده
خوب را مد نظر داریم، نه باید به نمایش خوب یک نیمه ای مقابل آرژانتین
دلخوش کنیم و نه به تحلیلهای سطحی و عصبی ناشی از انتظارات بیش از حد پس
از باخت به بوسنی گوش فرا دهیم. شاید ادویههای این دستپخت گاهی کم و گاهی
زیاد بود اما در نهایت سرآشپز ما آش خوبی برای جهان فوتبال پخت.
حالا
که از چشیدن دست پخت او لذت بردیم، بر ماندنش اصرار می کنیم. قلهنشینی در
آسیا - آنچه از سال 1976 حسرتش را میخوریم- مهمترین نویدی است که از
ایران کیروش میشنویم. اگر او نباشد، قطعا به یک مربی سطح بالاتر از این
تئوریسین نیاز داریم، نه شخصی با داشتههای فنی اندک. او باید بماند تا
حسرت غول خفته آسیا از این بیشتر نشود.